روزگار غریبی است ...
نوشته شده توسط : مهدی

 

روزگار غریبی است ... دهقان فداکار پیر شده ، چوپان دروغگو عزیز شده ، شنگول و منگول گرگ شدن ، کوکب دیگه حصله مهمون نداره ، کبری تصمیم گرفته دماغشو عمل کنه ، روباه و کلاغ دستشون تو یه کاسه هست ، حسنک گوسفنداش رو ول کرده تو یه شرکت آبدارچی شده ، آرش کمانگیر معتاد شده ، شیرین !خسرو و فرهاد رو پیچونده با دوست پسرش رفته اسکی ، رستم اسبش رو فروخته موتور خریده و با اسفندیار میرن کیف قاپی! واقعا" چه بر سرماآمده..؟ l

 





:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 527
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : جمعه 23 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: